جوادذبیحی راد " مدرس ، مشاور ، کارشناس ، ارزیاب"

هتلداری / گردشگری / بُوم گردی / تجهیزات / راه اندازی / تأمین و آموزش نیرو / کارشناس خُبره کد 737 (هتلداری ، گردشگری ، تزئینات داخلی)

جوادذبیحی راد " مدرس ، مشاور ، کارشناس ، ارزیاب"

هتلداری / گردشگری / بُوم گردی / تجهیزات / راه اندازی / تأمین و آموزش نیرو / کارشناس خُبره کد 737 (هتلداری ، گردشگری ، تزئینات داخلی)

جوادذبیحی راد  " مدرس ، مشاور ، کارشناس ، ارزیاب"

مدرس ، مشاور ، کارشناس ، ارزیاب در صنعت هتلداری ، گردشگری ، بُوم گردی ، تجهیزات ، راه اندازی ، تأمین نیروی انسانی ، آموزش نیرو ، ارزیاب کد 100-10442 (خدمات و تجهیزات)، کارشناس خُبره کد737 (هتلداری ، گردشگری ، تزئینات داخلی)

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
آخرین نظرات
نویسندگان

بسمه تعالی

تصمیم گیری:

  • تصمیم گیری مهمترین وظیفه یک مدیر در سطح عالی است و درعین حال راحت ترین کار برای آن است که انسان اشتباه نماید. مگر آنکه مدیر به فرآیند تصمیم عنایت داشته باشد.
  • اکثر مدیران تصمیم گیری را یک واقعه جدا که در یک نقطه مکانی و زمانی خاص اتفاق می افتد می دانند.
  • هربرت سایمون"مدیریت و تصمیم گیری دو واژه هم معنی و مترادف می باشند."

علاوه بر سایمون، گروه دیگری از صاحبنظران نیز مدیریت و تصمیم گیری را یکی و هم معنی تعریف کرده و مدیریت را چیزی جز تصمیمی گیری ندانسته اند و معتقدند که کانون اصلی مدیریت را تصمیم گیری تشکیل می دهد و انجام وظائفی چون برنامه ریزی، سازماندهی، و یا کنترل درواقع کاری جز تصمیمی گیری در باره نحوه و چگونگی انجام این فعالیت ها نیست.

  • دراکر"تاکید مدیریت آینده، بر فراگرد تصمیم گیری و درک این فراگرد است"

از نظر این دسته از محققین، اصل مدیریت تصمیم گیری است، زیرا بوسیله و توسط تصمیم گیری می باشد که   مدیر تمامی وظائف خود را به انجام می رساند.

  • کونتز"تصمیم گیری، اصل و اساس برنامه ریزی را تشکیل می دهد." زیرا بدیهی است طرح، برنامه، سیاست و خط مشی نمی تواند وجود داشته باشد مگر اینکه کسی، در جایی، تصمیمی گرفته باشد.

مدیر معمولا تصمیم گیری را وظیفه اصلی خود بشمارمی آورد، زیرا عملا مشاهده می نماید که باید دائم به فکر این باشد که چه راهی را برگزیند و چه کاری را انجام دهد، چه کسی را مامور و مسئول چه کاری کند و کار چه کسی، کجا، و چگونه انجام گیرد.

بقول مدیر عامل شرکت جنرال موتورز “اغلب سخت است که بگویم که چه کسی و چه موقعی تصمیم گرفته است و حتی چه کسی مبداء تصمیم بوده است. غالباً من نمی دانم در جنرال موتورز چه موقع تصمیم گرفته می شود؟ من بخاطر نمی آورم که در یک جلسه کمیته ای بوده باشم و مسائل به رای گیری گذارده شود. معمولاً یک نفر مسائل را خلاصه می نماید. دیگران با تکان دادن سر یا ابراز نظر خود به تدریج به اجماع می رسند"

اگرچه افلاطون روح انسانی را به ارابه ای تشبیه کرده است که توسط دو اسب خرد و احساس به حرکت می آید، اما در قرون اخیر دانشمندان به خرد بیشتر بها داده و از احساسات بعنوان بخشی که مانع خردورزی است یاد نموده اند. در تصمیم گیری تا کنون این عقیده بیشتر مطرح بوده است که انسان در تصمیمات خود آنجا که سخن از نفع و ضرر است کاملا عقلایی و بدور از احساسات عمل می نماید. اما برخی از شواهد مطرح در روانشناسی در سالهای اخیر نشان داده است که انسان در تصمیم گیری و رفتار خود از هر دو اسب استفاده می نماید.

عوامل تصمیم گیری :

1) عوامل عقلایی.

2) عوامل روانشناختی.

3)عوامل اجتماعی.

۴) عوامل فرهنگی.

سطوح تصمیم گیری:

1) تصمیمات استراتژیک.

2) تصمیمات کنترلی مدیریت.

3) تصمیمات عملیاتی.

درجه سختی تصمیم گیری:

۱) اطلاعات.

۲) نامعلومی.

3) منابع کمیاب.

۴) عوامل روانی.

انواع تصمیم گیری بر مبنای اطلاعات موجود:

۱) تصمیم گیری در شرایط اطمینان.

۲) تصمیم گیری در شرایط عدم اطمینان.

۳-تصمیم گیری در شرایط تعارض.

زمان و تصمیم گیری:

1) بُعد زمانی تصمیم که به نوعی بمدت تصمیم و چگونگی استفاده از زمان،  باز می گردد. 

2) زمان بعنوان یک واسطه در میان اجزای مختلف تصمیم که در زمان های مختلف اتخاذ می شود. 

3) زمان بعنوان یک منبع و عامل محتوایی که کوتاهی و یا محدود بودن آن می تواند تاثیرات جدی برتصمیم داشته باشد.

4) زمان بعنوان یک کالا که درتصمیم می تواند خود یک موضوع باشد، بخصوص در عصر حاضر که هرگونه تاخیر کوتاه می تواند پیامدهای جدی برای سازمان داشته باشد.

گام های تصمیم

برای نیل به هدف، تصمیم گیری لازم است. و تصمیم گیر می باید ازمیان استراتژی های موجود یکی را انتخاب کند و بکارگیرد. کیفیت و ماهیت این استراتژی، ماهیت عوامل محیطی خارج از کنترل سازمان و قدرت رقبا و ماهیت و شدت رقابت آنها باسازمان از جمله عواملی است که موفقیت و یا عدم موفقیت تصمیم گیرنده در نیل به هدف بستگی به آن دارد.

حتی سازمانها بدون اجماع نیز عمل می نمایند. یکی دیگر از مدیران یکی از شرکتهای اتوموبیل سازی یک مشاور استخدام کرده بود که او تحقیق نموده و بفهمد که بالاخره چه کسی در شرکت او برای ساخت یک مدل جدید از خودرو تصمیم می گیرد. جواب مشاور این بود که احتمالا کس خاصی تصمیم نمی گیرد. یک نفر مدل رسی ماشین را می سازد، یکی دیگر مسائل مهندسی آن را بررسی می کند، و مثل یک توپ برفی هزاران تصمیم و عمل پس از آن به این توپ اضافه می شود. یکی دیگر ممکن است برای او سپر طراحی نماید و .. این چنین خودرو طراحی میشود. البته ممکن است که در جلسه هیئت مدیره در یک لحظه مسئله مطرح و ثبت شود، اما شاید تصمیم آن لحظه ای گرفته شده است که مدیر شرکت شش ماه قبل در بازدید از خط تولید به چنین نتیجه ای برای ساخت یک خودرو جدید رسیده باشد.

گام های تصمیم گیری عمومی :

1) شناسایی و تعریف مسئله.

۲) جستجو برای یافتن راه حل های احتمالی.

۳) بررسی نمودن عواقب ناشی از هر راه حل.

۴) انتخاب یکی از مدل های تصمیم گیری.

۵) بکاربردن یکی از مدل های تصمیم گیری و اتخاذ تصمیم.

6) پی گیری بازخورهای ناشی از نتایج تصمیم می باشد.

فرآیندهای تصمیم گیری:

1) تصمیم گیری های فردی.

2) تصمیم گیری های سازمانی.

رویکردهای تصمیم گیری:

1) رویکرد هنجاری.

2) رویکرد توصیفی.

تقسیم بندی مربوط به تصمیم گیری:

۱) تصمیم گیری عقلایی.

2)تصمیم گیری رفتاری.

3)تصمیم گیری باز.

4)تصمیم گیری گروهی.

تصمیم گیری عقلایی:

۱) در باره موضوع تصمیم گیری اطلاعات کامل دارد.

۲) خواسته ها و اویت های خود را بر حسب مطلوبیت و مفید بودن آنها به ترتیبی منطقی درجه بندی نماید.

۳) از میان شقوق و راه حل های مختلف راهی را برگزیند که مطلویبت او را به حداکثرمی رساند.

تصمیم گیری رفتاری:

1) هنگامیکه محدودیت های ذهنی و شعوری تصمیم گیرنده در تجزیه و تحلیل کامل مسائل آشکار می شود.

2) هنگامیکه ناتوانی او در استفاده کامل از اطلاعات و در ترکیب، پردازش و عمل آوری این اطلاعات تشخیص داده می شود.

3) هنگامیکه مشاهده می گردد که اکثر مسائل دارای ماهیتی غامض و پیچیده است.

4) هنگامیکه در می یابیم که لازمه جمع آوری و کسب اطلاعات، تحمل هزینه های سنگینی است.

تصمیم گیری باز:

مدل باز تصمیم گیری با استفاده از تئوری عمومی سیستم ها بنا شده است.

در این مدل، رابطه ای دو طرفه میان سیستم تصمیم گیری در سازمان و محیط پیش بینی شده است.

در این مدل، محیط و تمامی عوامل محیطی موجود در آن، سیستم تصمیم گیری را تحت تاثیر قرار می دهد و تصمیم گیری نیز به نوبه خود محیط را تحت تاثیر قرار می دهد.

در این مدل، چهره واقعی تری از تصمیم گیرنده ترسیم می شود. زیرا او موجودی جدا و مستقل از محیط تصمیم گیری به شمار نیامده است.

شخصیت تصمیم گیر از جمله عوامل مهمی دانسته شده است که تصمیم گیری را تحت تاثیر قرار می دهد.

ارائه مدلی عملی برای تصمیم گیری می باشد.

در مدل باز، دیگر فرض نیست که تصمیم گیرنده تمام اطلاعات لازم برای تصمیم گیری را در اختیار دارد،

در مدل باز، دیگر فرض نیست که تصمیم گیری او همیشه بر اساس منطق و استدلالی خطا ناپذیر اتخاذ می شود، در مدل باز، دیگر فرض نیست که همیشه در اثر هر تصمیمی که او می گیرد، بهترین نتایج عاید می گردد.

تصمیم گیرنده، و بخصوص منافع، انگیزه و اهداف او، عاملی مهم در نوع تصمیم گیری های او بشمار آمده است.

شخص تصمیم گیرنده، استعداد او برای آموختن از تجربیات و همچنین توانائی او در هماهنگ سازی خود با محیط، از جمله عواملی دانسته شده است که در تصمیم گیری موثر خواهد بود.

تصمیم گیری گروهی:

کیفیت تصمیم گیری گروهی از کیفیت تصمیم گیری فردی بالاتر است. چراکه جمع دانش و اطلاعاتی که در گروه متمرکز است،

بسیار بیشتر از دانش و اطلاعاتی است که در یک فرد به تنهایی وجود دارد.

دیگر آنکه در تصمیم گیری گروهی، راه حل های بیشتر و متنوع تر برای حل مسئله ارائه می شود.

تصمیم گیری گروهی، ضمانتی برای تصمیماتی با کیفیت عالی نیست.

امتیاز نسبی تصمیم گیری گروهی بر تصمیم گیری انفرادی، بستگی به ترکیب گروه تصمیم گیرنده خواهد داشت. اما باید در نظر داشت که در این روش از تصمیم گیری، موانع، مشکلات، آفات، دام ها و تله های متعدد وجود دارد که تعداد و کیفیت آنها متفاوت از تصمیم گیری فردی است.

مدلسازی برای تصمیم:

1) اطلاعات.

2) طراحی.

3) انتخاب.

4) اجرا.

موفق باشید

مشاور/ مدرس/ کارشناس/ ارزیاب

https://www.instagram.com/javad.zabihi.rad

JZR1354@Gmail.Com

JZR1354.Blog.ir

09151155029